یکی یدونه من و بابایکی یدونه من و بابا، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره

آرشای مامان و بابا

ویزیت 31هفتگی آقا آرشا

1392/3/23 2:41
496 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزم

خوبی گل پسرم

خدا رو شکر این روزا خوب یاد گرفتی خودنمایی کنی برای مامانی و خودت رو لوس میکنی برام فدات شم

دوشنبه20خرداد نوبت دکتر داشتم

گفت همه چیزت خوبه وبرام آزمایش قند و ادرار نوشته که قراره یکشنبه با بابایی بریم انجام بدم

راستی چون دیگه توی8ماهگی هستیم ویزیت ها از 4هفته یکبار به 2هفته یکبار تبدیل شد

بابایی میگه خدا رو شکر اینجور زودتر این مدت هم میگذره و شما میاین پیشمون البته از اول9ماهگی باید هر هفته برم

احتمالا تاریخ سزارینمم میشه همون14مرداد که سالگرد ازدواج مامان و باباس

راستی از صدای قلب اینبارت بگم

این صدای قلب تو رو شنیدن شده یه فیلمی برای خودش

اینبار که رفتم بخوابم برای شنیدن صدای قلب تو نازنینم یه خانوممی هم داشت لباس میپوشید که برا بیرون

دکتر دستگاه رو گذاشت طرف چپ شکمم دید به جای صدای قلب صدای پارازیت میاد با تعجب نگام کرد و یه نگاه به گوشیه خودش انداخت که داخل جیب روپوشش بود بعد دید خبری نیست دستگاه رو آورد سمت راست شکمم که صدای پارازیته خیلی شدیدتر شد با تعجب بهم نگاه کرد و گفت مگه موبایل همراهته منم گفتم نه از دست شوهر ممنوع الموبایل شدم

گفتم خانوم دکتر شاید پسرم با موبایل داره میاد کلی خندیدیم که یهو دیدیم موبایل اون خانومه پیام براش اومد

ولی تا وقتی صدای پارازیت میومد اصلا نشد صدای قلب کوچولوتو بشنویم

اینم از عوارض پارازیت روی قلب بود دیگه

من دیگه برم که بابایی لالا کرده من هم بخواب شدم نصف شبی

آرشاااااااااااااااااااااااااااااااااا

خیلی دوستت داریم

هم من و هم بابایی

بیصبرانه منتظر6هفته دیگه هستیم که تو بیای پیشمون قربونت بشم من

بوسیدمت یه دنیا مادرونه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)