یکی یدونه من و بابایکی یدونه من و بابا، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره

آرشای مامان و بابا

غیبت های طولانی مامانییییییی

1392/4/12 15:47
474 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزم

سلام پسرم

سلام عشقم

خیلی دلم برات تنگ شده

دوست دارم زودتر این مدت هم بگذره و تو بیای توی آغوش من و بابایی

فکر نکن که مامانی به یادت نبوده

این روزا کارم همش شده نگرانی برای سلامتی تو عزیزم

هفته قبل از روز جمعه تا یکشنبه خیلی حرکاتت کم شده بود

خیلی نگران بودم تا اینکه یکشنبه عصر دیگه طاقت نیوردم و رفتم بیمارستان مسلیمین

از تو نوار قلب گرفتن و صدای قلبت رو برام گذاشتن و گفتن خدا رو شکر مشکلی نداری

آزمایش ادرار هم از خودم گرفتن و گفتن عفونت کلیه داری و باید بستری بشی

قبلش هم چون دکتر نبود من رو فرستادن پیش دکتر زایشگاه

اونجا یه خانومی داشت طبیعی میزایید و خیلی جیغ میزد

منم از نگرانی تکون نخوردن تو و جیغای اون هر چی دکتره فشارم رو میگرفت روی 15بود و پایین نمیومد

دکتره بهم گفت اگه فشارت نیاد پایین باید بستری شی

منم گریم گرفته بود گفتم این به خاطر اینه که ترسیدم میتونم برم بیرون پیش شوهرم

آخه باباییت بیرون در زایشگاه نشسته بود منتظر من و تو پون اینجا خیلی میترسم دکتره قبول کرد و من اومدم پیش بابایی

الهیی بمیرم باباییت اینقدر خسته بود که نگو آخه من بهش زنگ زده بودم اونم با هزار نگرانی اومده بود دنبالم معلوم بود خیلی خسته و نگرانه

ربع ساعت بعد که بابایی با حرفاش آرومم کرد برگشتم و خدا رو شکر فشارم برگشته بود روی11

نتیجه آزمایشم که مشخص شد نامه نوشتن و گفتن از در ورودی برو پشت در بخش زنان باید بستری بشی چون عفونت داری

منم از ترس رفتم دست بابایی رو گرفتم و قسمش دادم که نمیخوام بستری شم بیا بریم دکتر خودم

بابایی هم قبول کرد و اول من رو برد پشت ارگ کریمخان یه بستنی فالوده برام خرید تا از نگرانی بیرون بیام بعدش رفتیم مطب دکترم

اونم تا جواب آز رو دید گفت عفونتت بیشتر شده و سفالکسین بهم داد که بخورم گفت بعدش که تموم شد باز برو آز ادرار بده اگه بهتر نشده باشی باید بستری بشی

یه سونو و یه نوار قلب هم برام نوشت گفت اگه بعد از غذاهات روی پهلوخوابیدی و کمتر از 4بار زد برو این نوار قلب و سونو رو انجام بده

خدا رو شکر حرکاتت خوب بوده ونیازی به انجام سونو و نوار قلب مجدد توی این10-12روز نشده

دوشنبه رفتم آز دادم و فردا نتیجشو بهم میدن

خودت دعا کن که عفونته برطرف شده باشه عزیزم

یه اتفاق دیگه اینکه با بابایی 5شنبه و جمعه اتاق رو مرتب کردیم و تختت رو هم وصل کردیم و وسایلاتم چیدیم

فقط مونده ساک بیمارستان که اونم گذاشتم هفته جدید که میرم توی 9ماه ببندم خیلی دوستت داریم عزیز دلمون

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)