بدون عنوان

1- دلیل این عصبانیتها تا حد زیادی به خودمون برمیگرده و اتفاقت زندگی ... من خودم از دست دادن یکی از عزیزام تاثیر زیادی روم داشته و بعدش جو زندگی و خانواده و مشکلاتی که طی دورانهای مختلف تو زندگی داشتم هی به این عصبیتها شدت داده

خیلی زیاد هم حساس هستم طوری که تو مدت 6 سال عمر پسر اولم فقط دو شب از من دور بوده غیر از الان که چند ساعتی مهد میره هیچوقت از خودم دورشون نمیکنم ..بخاطر این حساسیت از کار دست کشیدم و این تو خونه موندن و دو تا شدن پسرها باز به ضررم تموم شده

..............................................................

2-من خودم خیلی وابسته به تلوزیون هستم صبح که بیدار می شم تلوزیون رو روشن می کنم تا موقع خواب و می دیدم که خیلی از دعواهام با بچم به خاطر بی مسئولیتی خودمه و چون غرق تلوزیون می شم دیگه حواسم به پسرم نیست الان 10 روزی میشه که کامل تلوزیون رو خاموش میکنم و تا غروب روشن نمی کنم و واقعا خیلی اوضاع بهتر شده 

............................................................

3-من فک میکنم اینکه یه بچه از ما بخواد مدام باهاش بازی کنیم دلیلش اینه که ما همیشه این کارو براش کردیم مسلما هر کسی از تنهایی بازی کردن خوشش نمیاد

من یه بازی رو به بچم یاد میدم بدونه اینکه خودم بازی کنم فقط پیشنهاد میدم مثلا میگم
آرین برو از تو این کیسه گردو ها رو بریز داخل اون ظرف و اینطوری کلی مشغول میشه

...........................................................

4- پرسش یکی از دوستان :

بچه های شما راحت لباس عوض میکنن.یعنی امیدوار باشم که بزرگتر بشه بهتر میشه؟

پاسخ ها:

- لباس عوض کردن توسن حدودا2تا2سال و7ماهگی همینطوریه

- یه جا خوندم که وقتی لباس بچه عوض میشه تاریکی تو اون لحظه برابر با تاریکی دنیاس براش
می گفت مدارم باید با بچه حرف بزنی تا لباساشو عوض میکنی سعی کنی ذهنشو منحرف کنی و از خودشم کمک بخوای برای لباس پوشیدن

- بچه هایی که با پوشک کردن و لباس پوشوندن نی نی ها مشکل دارن. میتونین موقع اینکار مثلا یک چسب دور انگشت پا و یا دست بپیچونین طوری که راحت کنده نشه بعد اون ابهاش مشغول میشه که بازش کنه و شما میتونین کار خودتون و انجام بدین! من اینو امتحان کردم جواب میده 

- دختر منم اینطوری بودوخودش لباسشو انتخاب میکردومن قاطی میکردم ولی بعد2-3دست لباس که مناسب بودومن دوست داشتم بهش نشون میدادم واون انتخاب میکرد مشکلم کلاحل شد

- دختر من موقع پوشک عوض کردن و لباس پوشوندن خیلی غر میزنه ولی من همش براش شعر میخونم و خلاصه با خنده برگزارش میکنم
من عقیده دارم کاری که به بچه آسیب نمیزنه خوب بچه است و کنجکاو و باید انجام بده
لباس پوشوندن هم چون یه مدت باید یه جا بشینه و فضولی نکنه براشون عذاب آوره
دوستان به نظر من ما باید رو خودمون کار کنیم نه رفتارهای بچه ها اونها کار خطایی نمیکنن و فقط بچگی میکنن
کافیه دنیا رو از چشم اونها ببینیم
البته میدونم که گفتنش خیلی راحته و انجام دادنش خیلی سخت

....................................................................

5- دکتر افروز میگفت: بچه ها را نه تحقیر و نه تهدید نکنید سحر جان وقتی 2 تا بچه با هم دعوا میکنن بزرگتر ها نباید دخالتی بکن ..مگر به جا هایه باریک برسه //مثلن یکی از طرفین با انگشت بره تو چشم اون یکی ..اونوقت باید رفت ..از دور باید مراقبشششون بود

.................................................................

6 - منم یه دختر ٣ساله دارم کلا بهم چسبیده شاغلم هستم اخیرا خیلی عصبی شده بودم وزیاد داد میزدم و بعدش گریه میکردم چند تا کار انجام دادم که صبوریمو بیشتر کرد
١وقتی که میام خونه فقط بادخترم بازی میکنم زود نمیپرم توی اشپزخونه
٢مهمونیهامو همه بعد ازشام کردم چون خستگیش خیلی اذیت میکرد
٣یه کارگر دارم چند روز یه بار میادخودم کمتر کا ر میکنم
٤کلا بیشتر استراحت میکنم خیلیییییی تاثیر داشت 

..................................................................

7- به نظر من بچه 1 2 3 4 ساله کتک زدن نداره ...با بچه هاتون حرف بزنید ..من خودم مشکلی با پسرم ندارم فقط از رویه کنجکاوی اومدم ...ولی بالاخره والدین از دست بچه ها عصبانی میشون
بهترین راه حل موقع عصبانی هوای تازه است ..اگه میتونید برید بیرون برای چند دقیقه ای یا به تراس خونتون ...یا اگر خیلی از دستشون عصبانی میشین برین تو اتاق در را رویه خودتون ببندین و داد بزنید ویا به خوشخواب محکم بکوبید .....ولی هیچ وقت سر بچه هاتون داد نزنید چون اونوقت فکر میکنن برایه دفاع از خودشون دادو بیداد کردنه یا کتک زدنه همسن سال خودشونه ... 

.................................................................

8 - من اگه بتونم نیم ساعت زودتر از ترانه از خواب پاشم کلی جلو میوفتم ولی چه کنم که تنبلم
شبها اوایل تا دیر وقت تو نت بودم و صبح ها که دخترم بیدار میشد من خواب آلود بودم و کلافه ولی حالا بهتر شده خودم رو کنترل میکنم
دوستان به نظرم این رو مدام با خودتون تکرار کنید که بچه های ما دوست دارن بچگی کنن و اجازه بدیم از بهترین دوران عمرشون به اندازه کافی لذت ببرن

....................................................................

9 -منم یکی دو جا از دست پسرم عصبانی میشم
یکی وقتی نصفه شبت الکی بیدار میشه و با صداش نمیذاره بخوابم!
یکی وقتی غذایی که همیشه میخورده و دوست داشته رو یه جوری نمیخوره انگاری کوفته!
خدارو شکر شوهرم یخیلیییی خیلیییی همکاری مکینه تا میبینه من عصبی شدم میاد بچرو میبره
کار به زدن تا حالا نرسیده شکر خدا
چند وقتیه خیلی خیلی رو خودم کار میکنم
بچه ها اگه یه کارایی رو نمیتونین کنترل کنین بچتون رو محدود کنین
من چهار ماه بود پسرم در کابینتامو باز میکردو میریخت بیرون خلاصههه بستطی بود منم تو جو بودم هی میگفتم درو نبندم بالاخره از سرش میفته ولی همش تو روز دعواش میکردم .... یه روز شوشو در همه کابینتارو بهم بست گفت تو نمیخواد لطف کنی اینم میاد میبینه باز نمیشه میره دنبال کارش
انقدر اروم شدم وقتی کار میکنم پسرم میاد دنبالم خیالم راحته بعدش نباید همه جارو دوباره جمع کنم 

.............................................................

10 - کودکانه هایم برای توست اگر شیطنت هایم واذیتهایم را برای تو نیاورم پس چه کسی برایم آغوش می گشاید وقربان صدقه می رود مثل تو
من همان چشمان متظر امدنم را می خواهم من همان دستان به دعا بلند شده یرای سلامتیم را می خواهم من همان نگاه گرم ومهربانانه ودستان پرمهر بعدازامدنم را می خواهم   

............................................................

11 - یه پیشنهاد خیلی عالی برای همتون دارم

یه داروی گیاهیه که از عطاری تهیه کنید و استفاده کنید این دارو رو حسنا جون به من پیشنهاد داد وقتی که گفتم خیلی عصبی هستم و زود جوش برای حالتای افسردگی هم معجزه میکنه

به نظر من هر کسی باید این جوشونده رو بخوره واقــــــــــعا برای من معجزه میکنه وقتی می خورم




جوشونده ی : چای ورون + چای کوهی + یک چوب کوچک سنب الطیب + بابونه +گل گاوزیون + لیموعمانی ... روزی دو استکان ... تو قوری چینی یا شیشه ای دم کن .. سه دقیقه بجوشه و 20 دقیقه با حرارت ملایم دم بکشه ...


اینا هم عالیه به خصوص قرص مخمر که متاسفانه من چون چاقم میکنه نمی خورم


روزی یک عدد قرص مخمر آبجو ...
جو زیاد مصرف کن ... بلال برات خوبه ...

آهن خونت تنظیم باشه ...



برای افسردگی:

ورزش یوگا .... خوردن روزی دو عدد قرص مخمر آبجو ... خوردن غاذهایی که توش جو و گندم باشه ....
خوردن غذاهایی با طبیعت گرم .... خوردن روزی سه عدد خرما .... خوردن زیتون و یا روغن زیتون ...

...........................................................

12 - بچه ها راستی من یه نکته دیگه که به ذهنم رسیده اینه که خیلی تو نت که می ریم وبلاگ بقیه بچه ها رو نخونیم

من هر وقت وبلاگ بقیه رو می خونم عکس بازی ها و سرگرمی ها رو می بینم تا چند روز احساس بی لیاقتی می کنم و کاملا به هم می ریزم

تو نی نی سایت هم تاپیکایی که همش از بچه هاشون تعریف کردن رو نمی رم چون باعث میشه بچمو مقایسه ککنم و انتظارم ازش بالا بره

این هم جواب میده 

..........................................................................

13 - کودکان وقتی با سرزنش و انتقاد زندگی می کنند می آموزند بی اعتماد به خود باشند. وقتی با خشونت زندگی می کنند می آموزند که جنگجو باشند. وقتی با ترس زندگی می کنند می آموزند که بُزدل باشند. وقتی با ترحم زندگی می کنند می آموزند که به خود احساس ترحم داشته باشند. وقتی با تمسخر زندگی می کنند می آموزند که خجالتی باشند. وقتی با حسادت زندگی می کنند می آموزند که در خود احساس گناه داشته باشند. اما اگر با شکیبایی زندگی کنند بردباری را می آموزند. اگر با تشویق زندگی کنند اعتماد و اطمینان را می آموزند. اگر با پاداش زندگی کنند با استعداد بودن و پذیرندگی را می آموزند. اگر با تصدیق شدن زندگی کنند عشق را می آموزند. اگر با توافق زندگی کنند دوست داشتن خود را می آموزند. اگر با تایید زندگی کنند با هدف زندگی کردن را می آموزند. اگر با صداقت زندگی کنند حقیقت را می آموزند. اگر با انصاف زندگی کنند دفاع از حقوق را می آموزند. اگر با اطمینان زندگی کنند اعتماد به خود و اعتماد به دیگران را می آموزند. اگر با دوستی و محبت زندگی کنند زندگی در دنیای امن را می آموزند.

.............................................................

14 - سلام میبینید بچه ها لوح های پاکی هستند که ما اونارو رنگی میکنیم یعنی اکثر ایرادای اخلاقی فرزندانمون به خودمون برمیگرده دخترمن 24 ساعت اسباب بازی هاش وسط خونست و شبا خیلی دیر می خوابه و کلآ 24 ساعت انتظار بازی داره ازمن و خودش تنهای هیچ تامی رو نمیگذرونه تابحالم دست تنها بزرگش کردم یعنی باباش اصلا دخالتی نمیکنه فقط از لحاظ مادی ساپورت میکنه منم خسته میشم و گاهی اوقات که معمولا هر روز پیش میاد سرش داد می زنم مخصوصا اوقاتی که خیلی به دست و پام میپیچه بعدش عذاب وجدان شدید و وحشتناک که به قول یکی از دوستان بعدش گریه میکنم که چطوری سر عزیزترین فرد زندگیم داد زدم و ناراحتش کردم بعدش تنها کاری که میتونم بکنم اینه که ازش معذرت خواهیکنم و علت عصبانیتمو براش توضیح بدم اونم میگه دیگه این کار و نمیکنم ولی بعدش همون کارارو تکرار میکنه در کل به نظر من اینا هیچ کدوم نمیتونه توجیه کنه که چرا باید سر یه بچه بینوا داد زد چون میدونم خیلی عذاب میکشم راستی یه مساله دیگه اینه که مان خودم الان ماشین ندارم پانیذو که کلاس میبرم میگیره تو تاکسی میخوابه و منم بادست پر و کوله و کیف و اینها خیلی برام سخته پیاده کردنش و این موضوعم خیلی عصبیم میکنه

...............................................................

15 - یکی از بچه ها نوشته بود مانتومو میپوشم میگم الان میرم (برای تنبیه بچه)

عزیزم اینکار خیلی تو روحیه بچه اثر میذاره. من مامانم اینطور تهدیدمون میکرد

خیلی اثر مخربی توی روح و روانمون داشت